یکی از تواناییهای مهم در نیروها که بیشترین تاثیر را در تاثیرگذاری آنها در سازمان دارد، توان مواجهه با شرایط ابهام یا به انگلیسی Dealing with ambiguity است. به زبان ساده، این توانایی یعنی فرد در برابر تغییرات ناگهانی، مشکلات، خواستههای پیشبینینشده و شرایط بحرانی چقدر توان پیمایش شرایط و به سرانجام نیک رساندن شرایط را دارد. فردی با این ویژگی، در شرایط بحرانی خود را نمیبازد، توان تصمیمگیری دارد، بر اساس شرایط گزینههای مختلف را سبک و سنگین میکند، و توان انتخاب راه بهتر با ابزارهای موجود (با کمترین هزینه و بیشترین فایده) را دارد.
از مهمترین ویژگیهای شرایط ابهام، نبودن اطلاعات کافی برای تصمیمگیری درست است. قطعا یکی از تواناییهای لازم اینست که یک کارشناس با داشتن اطلاعات کافی، بر اساس اطلاعات تصمیم درست را بگیرد. این توان کارشناسی است. چیزی که معمولا در محیطهای آموزش و آموزش عالی توانایی آن را کسب میکنیم. اما مرحلهی بعدی، توان تصمیمگیری در شرایط نقصان اطلاعات و آگاهی است، چیزی که دائما در دنیای واقعی با آن مواجه میشویم.
ویژگی دیگر شرایط ابهام محدودیت زمان تصمیمگیری است، به گونهای که زمان موجود برای تصمیمگیری محدودیتها و مشکلاتی از نوع خودش را به سازمان و مدیران تحمیل میکند. تقریبا تمام شرایط ابهام چالشی با خود محدودیت زمان را هم دارند. (که اتفاقا یکی از توصیههای رایج در موارد ابهامی که محدودیت زمانی ندارند به تاخیر انداختن تصمیمگیری تا حدممکن است چون اجازهی جمعآوری اطلاعات بیشتر و بهروزتر بودن تصمیم با شرایط زمان خود را دارد)
یک آزمون ساده برای مدیران برای تشخیص این ویژگی در نیروها، اینست که ببینند در شرایط بحرانهای قبلی یا نیازهای فوری و سخت، به کدام نیرو بیشتر اعتماد میکنند یا کارها را میسپارند و میدانند با کمترین دغدغه از پس کار بر میآیند. یکی از ویژگیهایی که مدیران در ناخودآگاه خود افراد را با آن میسنجند همین توان مواجهه با ابهامات است.
مواجهه با ابهام یک مفهوم تعریف شده با انبوه مطالب برای پشتیبانی نیروها و مدیران در این زمینه است. مجموعهی این مطالب به سوالات اساسی زیر پاسخ میدهند: