توان مواجهه با ابهامات از مهمترین ویژگیهای شخصیتی نیروهای توانمند است و یکی از کلیدیترین ویژگیهای یکی رهبر سازمانی. منتها همانطور که رهبری در سطوح مختلف اتفاق میافتد، از سطوح پایینتر مثل تیمی تا سطوح عالیتر مثل سازمانی، توان مواجهه با ابهام هم از سطوح پایینتر و سادهتر شروع میشود و بتدریج به مدارج سختتر و دشوارتر ارتقا مییابد.
سادهترین سطح مواجهه با ابهامات، ابهامات در سطح کارشناسی است، بهگونهای که کارشناس یک حوزهای در چارچوبهای تعریفشدهی حوزهی تخصصی خود، مسائل را حل میکند. به عنوان مثال یک کارشناس نرمافزار با داشتن نیازمندیهای برای یک ویژگی سادهی نرمافزاری، با استفاده از ابزارها و فریمورکهای تعریف شده توسط تیم نرمافزاری یا ارشد خود، آن ویژگی را پیادهسازی میکند. در اینجا ابهام حداکثر نحوهی ترجمهی نیازمندی نرمافزار به کد و داده براساس چارچوب تعریف شده است. بعید است پیچیدچگی فراتر از این سطح برود و مثلا اگر نیاز به ارزیابی ابزار جدید برای پیادهسازی این ویژگی بود، این ارزیابی به نفر ارشد محول میشود.
در سطحی بالاتر از این توانایی، فرد براحتی میتواند هنگامیکه زمان یا منابع دیگر مانند بودجه دچار محدودیت شوند با تنظیم شرایط دیگر، به اهداف لازم دست پیدا کند و نیازهای سازمان را جوابگو باشد. معمولا این افراد سریع توسط مدیران دیده میشوند و بتدریج اعتماد به آنها بیشتر شده و در کارهای نسبتا سختتر توسط مدیران به آنها اعتماد میشود.
سطحی بالاتر، ابهامات کلان سازمانی مانند اولویتها، سیاستهای کوتاهمدت، ارتباط با نهادهای بیرون سازمان و یا سیاستگذاری مشتریان است که ابهامات بسیار پیچیدهتر، دانستهها کمتر و شرایط دائما در حال تغییر است. در این مرحله نه تنها تجربهی کافی باید به دانش و آگاهی افزوده شود، بلکه شجاعت، قدرت تحلیلی بالا و توان ریسک داشته باشد تا بتواند سازمان را به اهداف خود برساند.
بالاتر از این سطوح توانایی آنست که نه تنها مخاطرات جاری را بشناسد، بلکه بتواند نادانستهها را نیز تشخیص دهد.
یکی از ویژگیهای رهبران اینست که علاوه بر توانایی بالا در مواجهه با ابهامات، میتوانند این قدرت را بتدریج به نیروهای خود نیز منتقل کنند و به آنها توان مواحهه با ابهامات را بدهد. همانطور که میدانیم (واقعا میدانیم؟)، همهفنحریف بودن رهبران به نوعی که تصمیمگیریها بر عهدهی آنها باشد نه تنها خوب نیست، بلکه مذموم و نشانهی ناتوانی رهبر در رهبری درست است. یکی از مهارتهای مهم که امکان انتقال تصمیمگیریها را هر چه بیشتر به سطوح پایینتر منتقل میکند همین توان مواجهه با ابهامات است.